Describe Containing Books افسانه‌ی آفرینش

Title:افسانه‌ی آفرینش
Author:Sadegh Hedayat
Book Format:Hardcover
Book Edition:Anniversary Edition
Pages:Pages: 148 pages
Published:January 2007
Categories:Literature. Plays. Drama. Fiction
Download افسانه‌ی آفرینش  Books Online
افسانه‌ی آفرینش Hardcover | Pages: 148 pages
Rating: 3.73 | 1195 Users | 53 Reviews

Chronicle Supposing Books افسانه‌ی آفرینش

افسانه‌ی آفرینش نمایشنامه‌ای است کوتاه در سه پرده از صادق هدایت نویسنده نامدار ایرانی و جزو کتاب‌های ممنوعه در ایران که با نظر نویسنده توسط دکتر حسن شهیدنورایی در پاریس و در نسخه‌های محدودی به چاپ رسید؛

Be Specific About Books Conducive To افسانه‌ی آفرینش

Original Title: افسانه‌ی آفرینش
Edition Language: Farsi

Rating Containing Books افسانه‌ی آفرینش
Ratings: 3.73 From 1195 Users | 53 Reviews

Commentary Containing Books افسانه‌ی آفرینش
افسانهی آفرینش

افسانهٔ آفرینش نمایشنامه ی کوتاه در سه پرده که با قلم تندوطنز آمیز صادق هدایت به تحریر درآمده.چیزی که پیداست قصد صادق بر این بود که آفرینش ونحوه ی تشکیل آن از دیدگاه ادیان را با زبان طنز به باد انتقاد بگیرد.بازیگران اسامی جالبی دارند: خالق اف جبرائیل پاشا میکائیل افندی ملا عزرائیل اسرافیل بیک مسیو شیطان

طنز ناب

کتابی است بدون چهارچوب و بازتاب کننده اندیشه اگزیستانسیالیسمی هدایت!هدف صادق هدایت از نوشتن این کتابفقط پرسیدن سوالات و متهم کردن خدا(نعوذبالله) است سوالاتی از قبیل :چگونه ما آفریده شده ایمچرا اصلا آفریده شده ایمحالا که خدا مارا آفریده چرا این همه غم و غصه را جلوی پاهایمان گذاشتهدر این کتاب صادق هدایتخداوند را به باد انتقاد می گذارد (نعوذبالله) و تصویری که از خدا ارائه می دهد بسیار بد و ناپسند است و از خواندن آن بسیار ناراحت شدم!قدرت قلم صادق هدایت (بوف کور)و (سه قطره خون)و (سگ ولگرد)و (داش آکل)

جبراییل پاشا: انگار ساختن این ها آسان تر است. زبانم لال می خواستم چیزی بگویم...خالق اف: بگوجبراییل پاشا: یادتان هست ساختن میکروب ها و حشرات که اول شروع کردید خیلی سخت تر از ساختن آدم بود. چقدر با ذره بین و سیخ و سنبه سر آ نها کار کردید اما این های دیگر آسان تر است.

بابا آدم : راستي حالا که خودمانيم بگو ببينم خالق براي چه اين جانوران را به قول خودش آفريد جبراييل پاشا : ( انگشتش را به لبش مي گذارد ) به کسي نگو... ميان خودمان باشد . خودش هم نميداند . پشیمان هم شده . ميداني اينها را آفريده تا بنشيند فرني بخورد تماشا کند و بخندد.

واقعا از معلم هنر بی نظیرم ممنونم که به بهونه ی اجرای تئاتر این اثر محشر و به ما معرفی کرد!حقیقت های محض که در قالب يه طنز بی نظیر گفته شده بود. بیشتر از این نميتونم چیزی بگم حقیقتا! فقد باید خوندش!

Related Post: